تنها مرو

ــ ببین اردشیر! من از حرف‌های تو چند تا چیز دستگیرم شد. تو یه مشکل نداری، اصل دوست داشتن خودت هم اشتباهه. تو اون پرستارو بخاطر اینکه شبیه ستاره‌ست دوست داری و این اصلا برای یه زن خوشایند نیست که جای یکی دیگه باشه. به محض اینکه بفهمه برای تو
کس دیگه‌ایه زندگیت از هم پاشیده می‌شه. وقتی زنی پا به زندگی آدم می‌ذاره به‌اضافه‌ی اینکه دلش می‌خواد تنها زن زندگی تو باشه، می‌خواد جای مادر و خواهر و پدر و همه‌ی فک و فامیلت رو هم پر کنه. حالا این بیچاره بیاد ببینه جای خودش هم نیست چه قیامتی می‌شه واسش، از نظر من تا همین جا این مدل دوست داشتن تو، خودش یه دلیل قانع کننده‌ی حسابیه و واسه منعت از دوست داشتن این خانم کافیه. طرف دیگه قضیه اینه که تو خودت خانواده‌تو می‌شناسی، که با چه معذوراتی و با چه احکام و رفتاری زندگی می‌کنن. همین مریم، خانوم من هر وقت می‌خواد خونه‌ی شما بیاد کلی مراقب رفتار و لباس پوشیدنشه. حالا مثل مریم یا...

دانلود